به گزارش خبرنگار سیاسی قدس آنلاین، امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه روز دوشنبه ۲۶ اوت در نشست خبری با دونالد ترامپ همتای آمریکایی خود اظهار امیدواری کرد که حسن روحانی، همتای ایرانی وی، طی هفتههای آینده با ترامپ دیدار کند.
رئیس جمهوری فرانسه در این نشست تاکید کرد: "طی دو روز گذشته بحث کردیم که ایران باید رفتار مسئولانهای داشته باشد و هرگز نباید سلاح هستهای داشته باشد." او گفت که"نیازمند یک توافق هستهای جدید و طولانی مدت با ایران هستیم"
ابراز علاقه و امیدواری ماکرون به ملاقات روئسای جمهور ایران و آمریکا معطوف به سخنان روز دوشنبه حسن روحانی بود که گفت که اگر بداند ملاقاتی با شخصی، منافع ملی کشورش را تامین میکند و به آبادی ایران کمک میکند، از این کار دریغ نخواهد کرد.
روحانی که در مراسم ارائه دستاوردهای دولت در توسعه زیرساختهای روستایی، اظهار داشت:"امروز در شرایط سختی قرار گرفتهایم و از یکسال قبل شدیدترین تحریمها علیه مردم برقرار شده است؛ در عین اینکه در این تحریمها مقاومت میکنیم مقابله به مثل هم میکنیم، تعهدات خود را کاهش میدهیم، اما فرصت برای مذاکره و دیپلماسی را هم قرار میدهیم و با ۲ ماه فاصله بین هر مرحله از کاهش تعهدات راه برای حل مشکلات از مسیر دیپلماسی را باز میگذاریم."
تقسیم کار در پروژه فشار
سخنان ماکرون در حالی از سوی بسیاری از رسانه های غربی مورد استقبال قرار گرفت که به نظر می رسد طرف اروپایی یک سال بعد از خروج آمریکا از برجام و بعد از تمامی سنگ اندازی ها و بهانه جوییهایی که در طول این مدت در قبال عمل به تعهدات برجامی خود صورت داده بود این بار بازی جدیدی را به راه انداخته و تلاش کرد تا ایران را در برابر اقدام و عمل انجام شده زیر فشار یک بازی رسانهای قرار دهد.
این عملیات رسانهای و سیاسی در حالی در دستور کار طرف اروپایی و آمریکا قرار گرفته است که پیش از این رسانه های غربی سعی داشتند با بکار بردن تعابیری همچون "سفر غیرمنتظره یا پنهانی" ظریف به بیاریتز و دیدار با وزرای خارجه اروپایی این اتفاق را به مثابه تغییر موضع و متمایل شدن ایران به مذاکره تعبیر کنند.
نقشهای که نگرفت، هوشیاری روحانی
این در حالی است که محمد جواد ظریف در واکنش به این جو سازی و موج خبری طراحی شده تأکید کرد که در بیاریتز رسما اعلام کردم دیدار با مقامات آمریکایی انجام نمیشود و دیداری بین روحانی و ترامپ قابل تصور نیست، تا زمانیکه آمریکا به ۱+۵ بپیوندد و برجام را اجرا کند و در آن زمان هم گفتگوی دو جانبهای نخواهیم داشت. اینکه فرانسه و آمریکا چه گفتگویی داشتند به خودشان ارتباط دارد.
در همین حال رئیس جمهور روحانی نیز امروز در آیین آغاز عملیات اجرایی طرح اقدام ملی تولید و عرضه مسکن با اشاره به اینکه دیپلماسی و سیاست یکی از قدرتهای ایران است و مذاکره برای تامین منافع و حقوق مردم است، به این عملیات رسانهای واکنش نشان داده و گفت: آنهایی که تحریم را بر مردم ما روا داشتند و اقدام به تروریسم اقتصادی کردند، هرگونه تحول در رفتار ما با آنها از توبه آنها آغاز میشود و این را بارها گفتهام و آنها باید به تعهدات خود بازگشته و باید راه و مسیر خطایی که انتخاب کردند را عوض کنند و بیایند در خدمت منافع و امنیت جهان و با احترام متقابل انقلاب ما و حقوق ملت را به رسمیت شناخته و از خطاها برگردند. ما به دنبال حل مشکلات و مسائل از راه معقول هستیم اما دنبال عکس نیستیم."
واکنش های حسن روحانی رئیس جمهور و جواد ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان نشان از آن دارد که به خوبی از دامی که طرف اروپایی با مشورت آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران گستردهاند آگاه هستند و به این سادگی اسیر صحنه آرایی خطرناک غرب نخواهند شد.
نگاهی اجمالی به تحرکات طرف اروپایی که این روزها ماکرون را به عنوان رابط خود در گفتگو با ایران و آمریکا معرفی کرده است نشان میدهد که رویکرد اتخاذ شده از سوی آنها در راستای سیاست فشار حداکثری آمریکا و از سوی دیگر فرار به جلو از مسئولیتها و تعهدات یازدهگانه اجرا نشده خودشان برای تأمین منافع ایران در برجام است. حالا رئیس جمهور فرانسه بجای ارائه بسته اقتصادی به ایران به خانه اول برگشته و مذاکره با آمریکا را پیشنهاد میدهد.
در واقع طرف اروپایی بازوی چانه زنی آمریکا را در سیاست فشار از بالا و چانه زنی از پایین بر عهده گرفته است تا ایران را وادار به پذیرش خواسته های خود کنند.
سیاست اروپایی ها را به وضوح میتوان در توییت امروز جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ در کاخ سفید مشاهده کرد. بولتون در توییتر خود نوشت: " تا زمانی که سران رژیم ایران تصمیم به تغییر رفتار مخرب، احترام گذاشتن به حقوق مردم ایران و بازگشت به میز مذاکره نگیرند، ایالات متحده به فشار حداکثری خود ادامه خواهد داد".
آنچه اروپا و آمریکا میخواهند
"تغییر رفتار و بازگشت به میز مذاکره" دقیقا همان رویکردی است که آمریکا و شرکای اروپایی آنها در قبال ایران در نظر گرفته اند.
از سویی با افزایش تحریمها اعم از نفتی و غیر نفتی و بعضا تحریمهای ایذایی و روانی آمریکایی - که با کارشکنی و عدم وفای به عهد از سوی طرف اروپایی همراه شده است- همچون تحریم ظریف سعی در تنگتر کردن حلقه محاصره ایران دارند و از سوی دیگر با ارائه پیشنهاد مذاکره که پلیس خوب اروپایی نقش آن را برعهده گرفته است سعی در به میز مذاکره کشاندن ایران بدون هرگونه پیش شرطی میکنند.
بهنظر میرسد هدف از وعده مذاکره از سوی اروپا ایجاد دوقطبی برای شانه خالی کردن از بار مسئولیتی است که طبق مفاد برجام بر عهده طرف اروپایی گذاشته شده است.
به گفته حسین شیخ الاسلام نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، در شرایط کنونی سیاست خارجی و تقویت روابط با همسایگان، در کنار ساماندهی وضعیت داخلی اقتصاد ایران نقش مهمی در شکوفایی اقتصاد ایران دارد و یکی از راه های نجات اقتصاد کشور محسوب میشود.
وی خاطرنشان میکند که مهمترین مسئله در مواجهه با تروریسم اقتصادی غرب علیه ایران این است که با کاستن از اتکا به نفت و رونق بخشیدن به تولید ملی و اقتصاد داخلی ، بازار کشورهای همسایه را مقصد تولیدات انبوه کشور قرار دهیم.
شیخ الاسلام تأکید میکند: بهترین راهکار را باید در اشاره مهم رهبر معظم انقلاب جستجو کرد جایی که با نامگذاری سال ۹۸ تحت عنوان سال "رونق تولید" مسئله محوری و اصلی را مسئله «تولید» دانستند و گفتند:" مسئله اصلی و محوری مسئله تولید است زیرا اگر تولید جریان یابد، هم مشکلات معیشتی و اشتغال حل میشود، هم موجب استغنای کشور از بیگانگان و دشمنان خواهد شد و حتی میتواند مشکل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف کند".
به گفته حمیدرضا حاجی بابایی نیز بحث تولید سرمایه، اشتغال، معیشت مردم و صادرات همه با رونق تولید امکانپذیر است و راه حل آن فقط یک کلمه است باید دولت، مجلس و سایر نهادها بپذیرند که ما باید روی پای خودمان بایستیم و مشکلات اقتصادی را حل کنیم و این اصل سخن رهبری است.
نماینده مجلس شورای اسلامی ادامه داد: نمیتوانیم مشکلات اقتصادی را به امید ارتباط با اروپا بگذاریم، اروپایی که آنقدر گستاخ شده و میگوید ما در برابر یک لقمه نان حاضریم با شما مذاکره کنیم. همه افرادی که اعلام کردند که سدهای تحریم شکسته شده و در حال چکه کردن است، در یک سال گذشته دریافتند که اروپا نیز در حال دور زدن ماست.
ضروری است شعار کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، در عمل نیز مورد توجه قرار گیرد و با توسعه ظرفیتهای علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کشور، در جهت بهرهبرداری بهینه از منابع ملی اقدام شود.
در این مسیر دولت میتواند درآمدهای حاصل از نفت را در زمینه توسعه مزیتهای نسبی بخش صنعت و کشاورزی و بخش خدمات سرمایهگذاری کرده و با متنوعسازی کالاها و خدمات ارائه شده، تا حدی وابستگی به این درآمدهای نفت را کاهش دهد.
سرمایهگذاری روی نیروی انسانی در جهت افزایش توان و مهارت و دانش آنها و بالفعل کردن توان بالقوه اکثریت جامعه با تمامی ابزارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و با بهرهگیری از نظرات کارشناسان خبره میتواند در جهت توانمندسازی اقتصاد کشور و کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از صدور نفت خام مؤثر واقع شود.
انتهای پیام/
نظر شما